سریال و پچ و کرک نرم افزار ( فقط نرم افزار فول ورژن + ترجمه فارسی )

سریال و پچ کرک نرم افزار Patch Crack Serial Full Version Software Reg Key

سریال و پچ و کرک نرم افزار ( فقط نرم افزار فول ورژن + ترجمه فارسی )

سریال و پچ کرک نرم افزار Patch Crack Serial Full Version Software Reg Key

ترانه تسلیت قلب صبورم

تسلیت قلب صبورم ، خیلی وقتِ از تو دورم
تو بزار پای غرورم ؛ آخه این روزا مجبورم
نه عاشق بِشم این روزا ، نه فارغ بِشم یه روزی
به دلم همیشه میگم که ، تو داری به پام می سوزی
آخه هر کس که لایق تو نیست ، ای دلِ آروم نه دیونه
هر کسی که نباید با تو ، بشینه توی این خونه
اگه اون قلبش باشه از سنگ ، دلِ تو از فراغش تنگ
اگه اون دلش سیاه باشه ، سپیدی تو کنه کم رنگ
اگه اون عشق و تأهل خوند ، ولی اون تعهد از خود روند
اگه اینجاست ولی اونجاست ، یاد یک کسی تکرارِ
به هر بهونه ای میره ، میگه این آخرین دیداره

اگه یکی بیادش که ، بِگه می مونه تا آخر 
تو حرفش را نکن باور
تو حرفش را نکن باور

عاشقان را بدیدیم ، که مثل شمع می سوزند
چون یار بی خبر بِرَفت ، یه عمری چشم به در می دوزند
97/9/30
 

http://shereno.com/43772/45692/529446.html

شعر وترانه ی ( نه تو زنگ زدی ، نه من پس گِله از ، چه می کنی ؟ )

نه تو زنگ زدی ، نه من پس گِله از ، چه می کنی ؟

نه تو زنگ زدی ، نه من
پس گِله از ، چه می کنی ؟
این همه نبودنت ، فاصله را چه می کنی ؟
تو که بودنت یه درد ، نه بودنت دردی دِگر
تو که گفتی رفتی سفر ، امّا حسم گفت ، رفتی قهر
او که خط می دهد ، تو را
که بودنت واسه ی چیست ؟
بگو زمانی می رسد او ، از درد خویش پیش ت گریست
او که گوید ترکش کنی ، واسه تو شُوی بسیار است
از خود و او بپرس که ، این دخالت تکرار ست
هر که باید نیّتی ، بر تو دهد پیشنهاد
من ندانم به چه کس ، می توان کرد اعتماد !
تو خود ندانی چه کنی ، در این دریای طوفانی
تصمیم تو یه لحظه و ، شاید عمری پشیمانی
شاید که فردا نشود ، آن چه در انتظار توست
به خود بیائی ببینی ، آبرو رفته از آن توست
شاید که شُوی دیگری
نصیب تو شود ولی
عشق و علاقه ، چه شده ست
تو کردی نذر دیگری
تا که شناسی خُلق و خویَش
گذشته مدّتی مدید
روزی به خود بیائی که
گیسوانت گشته سپید
1395/8/8

http://shereno.com/43772/45692/485997.html

شعر ما به هر کس ، تکیه کردیم

96/3/3 ما به هر کس ، تکیه کردیم

جای خویش ، خالی کرد
ما را از رسم زمونه
چه قشنگ ، حالی کرد
آن که مدّعی ، شده ست
تا آخر خط می کند ، رفاقت
میرسی به نقطه ای که ، می کند فقط نگاهت
شایدم روزی شود ، نوبت ما فقط یک بار
کوه به کوه نمیرسه ، این هست قشنگ ترین دیدار
آن روز بر چهره ی ما شادی
بر چهره ی او اخم است
بر دلم از این رفاقت ها

در این روز ها چقدر زخم است

http://shereno.com/43772/45692/479360.html

شعر ماهم انگار با آسمونش امشب غریبی می کرد

1394/3/17

ماه هم انگار با آسمونش

امشب غریبی می کرد

تو دل آسمونم که

وجود داشت غصه و درد

آسمون دیده تو شب ها

ستاره به ما می زنه چشمک

ابر که دوست واقعیش بود

گفت نکن به عشق خود شک

ابر که دید شکسته آسمون بِش گفت

تصمیم نگیر وقتی هستی مجنون

خبر به رعد و برق که رسید

گفت که ماه و با ستاره دید

با اون بزرگی ای که داشت

یک دفعه شد خیلی شد کوچیک

به سرش یک دفعه زد

بگیره از ماه انتقام

به یاد حرف آسمون که

می گفت من خیلی تنهام

یه شب که ماه و ستاره رو

دید که با هم تنهان

سیلی به صورتش زد

گفت که بخور نوش جان

آسمون دل شکسته

از سیلی ماه بارید

دیگه قرن هاست که هیچکس

ماه و به زیبائی ندید

رعد و برق میاد و زود

از پیش آسمون میره

چون که چشمش می اُفته به ماه و

دوباره دلش می گیره

دیگه بعد از سیلی ماه

کسی عاشق نشد

زمان که تند تند می گذشت

کسی به اون دل نسپرد

آسمون که غصه شو دید

از دل خودش پرسید

که هنوز دوستش داری

به اون تو بستی امید